جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 5307
بررسی انتقادی آراء معرفت شناختی کواین بر اساس نظر علامه طباطبایی
نویسنده:
احمد ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهدر این تحقیق مبانی معرفت‌شناختی کواین و علامه طباطبایی تبیین و دیدگاه‌های کواین بر اساس نظر علامه طباطبایی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، روش این پژوهش عقلی و تحلیلی است، کواین مانند تارسکی صدق را درون‌باش می‌داند، اما در مورد توجیه باور مبنا-انسجام‌گرا است، از آنجایی که دیدگاه معرفت‌شناسی کواین تجربی و عاجز از اثبات باورهای دینی است وی به نوعی وثاقت‌گرایی در باورهای دینی متمسک می‌شود کثرت‌گرایی دینی و عدم ارتباط بین علم و دین ازپیامدهای الاهیاتی معرفت شناسی اوست، ویژگی‌‌های اصلی معرفت‌شناسی او عبارتند از: تجربه‌گرایی، فیزیکالیسم، وحدت‌انگاری روشی، کل‌گرایی، طبیعت‌گرایی، عدم‌تعین (نظریه، مرجع، ترجمه) ، اصالت عمل، رفتار‌گرایی؛ طبق نظر علامه طباطبایی نکات مثبتی به صورت اجمال در معرفت‌شناختی کواین وجود دارد که عبارتست از: امکان معرفت، خطاناپذیری گزارش‌های درون نگرانه، مبدء بودن حس برای معرفت، پذیرش بدیهیات و مبناگرایی، ، نکات منفی و نقدهایی هم در این دیدگاه طبق نظر علامه وجود دارد، از دیدگاه ایشان صدق مطابقت با واقع است و این با درون‌باش بودن صدق سازگار نیست، همچنین دیدگاه وی در توجیه باور مبناگرایی است آن هم بر پایه بدیهیات عقلی و تمام علوم حصولی اعم از بدیهی و نظری به علم حضوری بر می‌گردد، طبق این مبنا آمیختن مبناگرایی و انسجام‌گرایی درست نیست و کل‌گرایی کواین نیز مورد نقد قرار می‌گیرد، اساسی‌ترین نقد علامه به تجربه‌گرایانی مانند کواین این است که با عدم پذیرش معرفت‌های یقینی ماوراء تجربه هیچ علمی حتی علوم تجربی شکل نمی‌گیرد و بنیاد علم به این وسیله فرو می‌ریزد و شک‌گرایی و سوفسطایی گری زنده می‌شود. در نهایت سه مساله جهت پژوهش در این زمینه ارائه شده است که عبارتند از: تبیین و نقد دیدگاه مبنا- انسجام‌گرایی کواین، نقد و بررسی پیامدهای الاهیاتی مبنا-انسجام‌گرایی کواین، بررسیارزش معرفتشناختی کتاب مقدس با توجه به دیدگاه‌های معرفت‌شناختی کواین.کلمات کلیدی: معرفت‌شناسی طبیعی شده، معرفت‌شناسی رئالیسم، کواین، علامه طباطبایی، مبنا- انسجام‌گرایی.
تحلیل مبانی فلسفی تربیت اخلاقی از منظر علامه طباطبایی(ره)و ارائه الگویی نظری جهت کاهش شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی
نویسنده:
فاطمه وجدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائلی که همواره در طول تاریخ برای فلاسفه اخلاق و دست اندرکاران تربیت مطرح بوده است، شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی است. این مساله، نشان از ناکارآمدی برنامه های تربیت اخلاقی دارد. این پژوهش با هدف تحلیل و تبیین شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی و طراحی الگوی نظری تربیت اخلاقی بر مبنای آن (جهت غلبه بر شکاف مذکور) انجام گرفته است. در این پژوهش، مبانی فلسفی دینی علامه و شکاف میان معرفت و عمل اخلاقی با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته، رویکردهای رایج تربیت اخلاقی با روش مطالعه تطبیقی مورد نقد قرار گرفته و سپس تجویزهای تربیت اخلاقی بر اساس مبانی و در راستای دستیابی به اهداف تربیت اخلاقی اعتبار شده اند. یافته های پژوهش نشان داد که با فرض وجود معرفت، عامل اصلی شکاف، ضعف اراده است. اراده دست کم تحت تاثیر سه عامل عواطف، ملکات اخلاقی و الگوهای اخلاقی است؛ گر چه هرگز محکوم قطعی این عوامل نمی باشد. هم چنین، مشخص شد که ایمان به خدا تمامی مولفه های عمل اخلاقی را متحول نموده، به ویژه از طریق جایگزین نمودن حب الهی به جای حب دنیا ( تعالی عاطفی) و نیز، ایجاد ملکه تقوا که جامع تمام ملکات اخلاقی است، اراده را به بهترین نحوی تقویت می نماید. بنابراین، ایمان، به عنوان عامل رفع شکاف و ضامن اخلاق معرفی گردید. در مرحله بعد، بر اساس مبانی نظری علامه، مولفه های اصلی برای تربیت اخلاقی مطلوب تعیین شده، سه رویکرد رایج تربیت اخلاقی( رویکرد رشدی-شناختی، رویکرد غمخواری و رویکرد تربیت منش) از نظر توجه به این مولفه ها و اهتمام در رفع شکاف میان معرفت و عمل، مورد بررسی و نقد قرار گرفت و مشخص شد که هیچ یک از آن ها نمی توانند به طور مطلوبی این شکاف را کاهش دهند. لذا ضرورت طراحی یک الگوی تربیتی جدید بر مبنای دیدگاه های علامه طباطبایی مورد تاکید قرار گرفت. الگوی نظری مطلوب، با رویکرد تقوا-محوری و در قالب سه مرحله طراحی شد و زیرساخت ها و اصول آن نیز تعیین گردید.
بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه فیض کاشانی و علامه طباطبایی
نویسنده:
حسن عفتی نصرابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه عقل و دین از موضوعات بسیار مهم و چالش زا در عرصه دین پژوهشی است. در نگاه علامه و فیض کاشانی عقل جایگاه بسیار مهم و اساسی در حوزه معرفت دینی دارد و به عنوان شریف ترین موجود مطرح است. فیض کاشانی ارزش و اهمیت عقل را به عنوان اولین مخلوق خداوند می داند و معتقد است عقل در حکم چراغ است و شرع به منزله روغن یا نفت است که سبب روشنایی آن است، و تا زمانی که نفت وجود نداشته باشد چراغ روشن نمی‌شود، و مادام که که چراغ نباشد نفت روشنایی ندارد. از سویی علامه طباطبایی هم اعتبار و اصالت دین و معارف دینی و ادله حجج شرعی را بر پایه عقل استوار می‌داند و به همین دلیل می‌گوید که هرگز معقول نیست که دین به بی‌اعتباری عقل و احکام قطعی عقل حکم صادر کند. نتیجه اینکه علامه طباطبایی و فیض‌ کاشانی اعتقاد دارند که عقل و دین با همدیگر سازگاری و هماهنگی دارند و امکان تعارض میان گزاره‌های عقلی و آموزه های دینی منتفی است. بنابراین به عقیده این دو دانشمند گزاره‌های دینی یا عقل پذیر هستند یا عقل گریز که در هر صورت هیچ کدام به معنای نفی عقل و تعارض با آن نخواهد بود همچنین رابطه عقل و دین از نوع عموم و خصوص من وجه است. بنابراین، عقل و دین در مواردی که قلمرو اختصاصیخودشان است هرگز به وسیله دیگری مورد تخطیه قرار نمی گیرند و همدیگر را تایید می‌کنند. کلید‌واژه‌ها: علامه طباطبایی، فیض کاشانی، عقل، دین، تاویل، تخصیص.
نقش و جایگاه عقل در حوزه معرفت شناسی دینی از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
مرتضی اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت فهم و تبیین مسئله‌ی رابطه‌ی عقل و دین بر کسی پوشیده نیست. از این جهت بحث مذکور مهم و مورد توجه است که هر کسی که به نحوی با علوم دینی سر و کار دارد و با مسائل دین پژوهی درگیر است، دیدگاه‌ها و نظریات او بسته به این که چه شکل تعاملی بین عقل و امور دینی قائل است متفاوت خواهد بود؛ خواه متکلم باشد، فقیه باشد و یا فیلسوف دین؛ زیرا عقل و شرع همواره در تاریخ اسلام دو منبع گران سنگ معرفتی بوده و هستند و طبیعتاً توضیح و تفسیر و تبیین رابطه و جایگاه این دو نسبت به یکدیکر از حساسیت خاصی برخوردار است.
تبیین نظریه اعتباریات علامه طباطبایی و دلالتهای آن در آموزش ارزشها
نویسنده:
نرگس رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از این پژوهش تحلیل و تبیین نظریه اعتباریات علامه طباطبایی واستنباط دلالت‌های آن در آموزش ارزش ها ،تبیین چیستی و ماهیت ارزش‌ها از دیدگاه علامه طباطبایی،شناخت انواع اعتباریات ارزشی از دیدگاه علامه طباطبایی(ره)،استنباط واستخراج دلالت‌های تربیتینظریه اعتباریات در تعلیم ارزش‌های دینی؛ارزش‌های معنوی و اخلاقی ؛و تعلیم ارزش‌های اجتماعی ست.علامه طباطبایی از جمله فیلسوفانی ست که برای پاسخ به این سوالات اساسی دست به ابداع بحث اعتباریات زده و با تبیین چیستی و چرایی ارزشها راهی پیش روی ما قرارمی‌دهد. ویژگی‌های مشرب فلسفی او واقع گرایی در شناخت و جداسازی حقایق از اعتباریات در مباحث فلسفی ست.علامه‌طباطبایی در مفهوم‌شناسی ارزش‌ها ،علوم و ادراکات اعتباری را پشتوانه ارزش‌ها قرار می‌دهد.تبیین چیستی و ماهیت ارزش‌ها از دیدگاه علامه طباطبایی، شناخت انواع اعتباریات ارزشی از دیدگاه علامه طباطبایی(ره)،استنباط واستخراج دلالت-های تربیتی نظریه اعتباریات در تعلیم ارزش‌های دینی و معنوی و اخلاقی؛ تعلیم ارزش‌های اجتماعی عمده سوالات این تحقیق بود.در این پژوهش که با رویکرد استنتاجی و روش اسنادی انجام شده است از نظریه اعتباریات 16اصل را برای آموزش ارزش‌هااستخراج کرده‌ایم که به مربیان توصیه می‌کنیم: اصل‌های تبیین پایه‌های مطلق ارزشی، تهییج احساسات، عقلانیت، نتیجه گرایی ، حسن و قبح ذاتی امور، معنویت فطری،توجه به بعد معرفت شناختی، توجه به ویژگی تکاملی آموزش ارزشها، توجه به باورهای پیشینی مخاطب، انگیزه سازی ،تعیین حسن و قبح فعلی افعال، مسامحت در آموزش ارزشها، اصلاح شرایط محیطی، استفاده از ارتباط کلامی و غیرکلامی برای آموزش ارزشها، تناسب روش با موقعیت .
جایگاه عقل در دین شناسی از دیدگاه علامه طباطبایی و اقتضائات
نویسنده:
محمود نوذری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه بین دیدگاههای مختلف درباره شناخت دین و بهره برداری از منابع وحیانی، به ویژه اعتبار یافته های عقلی و مسائل مطرح در حوزه آموزش و پرورش اسلامی، از جمله موضوعاتی است که تاکنون کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اختلاف دیدگاهها بطور مستقیم در فلسفه آموزش و پرورش اسلامی و دیگر مسائل مطرح در قلمرو آموزش و پرورش، نظیر روش تدریس، برنامه درسی، رابطه معلم و شاگرد و ... اثر می گذارد و جهت گیری ها و توصیه های خاصی را به مربیان و مجریان امر تربیت پیشنهاد می کند. پژوهش حاضر در صدد است تا با بررسی و گزارش دیدگاه های علامه طباطبایی (ره) در زمینه نقش عقل در شناخت دین، آثار و توابع این دیدگاه را در قلمرو مسائل مطرح آموزش و پرورش نشان دهد. رساله در پنج فصل تدوین شده است: در فصل اول و دوم، به ((کلیات تحقیق)) و ((پیشینه پژوهش)) پرداخته شده است؛ فصل سوم به پاسخ تفضیلی به یکی از سوالات کلی پژوهش، یعنی ((جایگاه عقل در دین شناسی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره))) اختصاص یافته است. در این فصل، ابتدا معانی عقل و نسبت بین معانی فلسفی و برداشت قرآنی از آن بررسی شده و آنگاه با نقد دلیلهای مخالفان، اعتبار عقل در شناخت دین، نقش عقل در فهم مسائلی که حل و فصل آنها مقدم بر رجوع به متون دینی است و نقش عقل در فهم متون دینی و حل تعارض عقل و دین مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل چهارم نیز، براساس تبیین های حاصل از فصل سوم، به ترتیب اقتضائات این دیدگاه در مبانی، اهداف و روش های تربیت عقلانی توضیح داده شده است.
رابطه دین و اخلاق از نظر علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
رحمت‌الله فاضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این رساله عهده دار بیان بررسی رابطه دین و اخلاق از دیدگاه مرحوم علامه و شهید مطهری است. طرح موضوع رابطه ی دین و اخلاق به طور مستقل در جهان اسلام سابقه چندانی ندارد و بیشتر در مسیحیت به آن پرداخته شده است در بررسی اصل موضوع رساله لازم بود که مفردات موضوع کاملا روشن گردد لذا به مباحث مورد نظر در طی چند فصل که شامل تعریف دین و اخلاق به صورت مستقل تعریف دین و اخلاق از منظر علامه شهید مطهری و سپس به بررسی انواع رابطه دین و اخلاق و رابطه آن دو از دیدگاه علامه و شهید مطهری پرداخته شده است که مهمترین مباحث این رساله در فصل چهارم که شامل انواع رابطه ای دین و اخلاق تباین نسبیت اخلاقی و معرفتی اتحاد دین و اخلاق تعامل دین و اخلاق و در این فصل به این نتیجه می رسیم که در بحث نسبیت اخلاق شهید مطهری علامه را از نسبی گرایان قرار می دهند و از انواع رابطه ای دین و اخلاق فقط تباین مورد قبول نیست و در فصل پنجم که شامل رابطه دین و اخلاق از دیدگاه علامه و شهید مطهری، حسن و قبح از منظر علامه و شهید مطهری می باشد. و در این فصل به این نتیجه می رسیم که حسن و قبح از منظر علامه اعتباری است اما از منظر شهید مطهری اعتباری ثابت است که به نوعی همان ذاتی بودن حسن و قبح را می رساند. طبق دیدگاه علامه و شهید مطهری اخلاق جزء دین است و از انواع رابطه ی دین و اخلاق رابطه ی اتحادی به معنی جزئی بودن اخلاق نسبت به دین) را علامه و رابطه تعاملی را شهید مطهری می پذیرند گرچه در برخی موارد با هم اتفاق نظر دارند و هر دوی ایشان فقط دین را پشتوانه اخلاق و قانون می دانند و در این جا لازم است یادآوری کنیم که مفهوم رابطه دین و اخلاق از منظر علامه و شهید مطهری به دو گونه قابل تفسیر است که اول ارتباط محتوایی و گزاره ای بدین معنا که دستورات و قواعد اخلاقی با مراجعه به متون دینی کتاب و سنت استنباط و استخراج می شوند و با صرف نظر از دین اخلاق به عنوان مجموعه ای گفتارهای مبتنی بر باید و نباید و خوب و بد تحقق نخواهد داشت. که می توان گفت نظریه علامه ناظر به همین نوع نگرش است گرجه علامه در برخی موارد رابطه تعاملی را قبول دارند که به نوعی استقلال اخلاق از دین را می رساند. دومین تفسیر ارتباط مبنای و پشوانه ای است یعنی دستورات اخلاقی از دین زاییده نمی شوند بلکه از ناحیه ای فطرت وجدان عقل عملی و یا هر ابزار دیگری غیر از متون دینی به دست می آیند. ولی نقش دین خصوصا اعتقادات دینی و مهمتر از همه اعتقاد به جدا و معاد در ضمانت اجرایی ایجاد انگیزش و یا در مواردی تعیین مصادیق و انطباق بر موارد دستورات اخلاقی جزء یاعین دین است ولی بنابر تفسیر دوم اخلاق و دین مستقل از یک دیگرند و دین یا اعتقادات دینی به عنوان مبادی تصدیقی گزاره های اخلاقی شمرده می شوند.
بررسی تطبیقی مساله ولایت در اندیشه علامه میرجهانی طباطبایی و علامه حسن زاده آملی و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
محسن موحدی اصل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ولایت از جمله مسائل مهم فلسفی – عرفانی است و راجع به آن آیات و روایات فراوانی آمده است که خود دلالت بر اهمیت آن می‌کند. در قرآن، خداوند سبحان ولایت کلیه را از آن خود می‌داند؛ چرا که سرپرست حقیقی موجودات در تکوین و تشریع فقط اوست و اگر بحث ولایت انسان کامل هم به میان می‌آید به تبع ولایت خداست.علامه میرجهانی طباطبائی در تحلیل قرآنی و روایی مسأله ولایت کوشش بسیار نموده و در پاسخ به شبهاتی که در باب ولایت تکوینی مطرح شده، اهتمام ویژه ای داشته است.علامه حسن زاده آملی ولایت را با رویکرد فلسفی- عرفانی نگریسته؛ چرا که اعتقاد دارد ولی الله، انسان کامل است که میوه شجره وجود و غایت حرکت ایجادی و حرکت حبّی و کمال عالم کیانی است؛ ازاین‌رو تمام مبانی فلسفی- عرفانی اعم از اصالت وجود، وحدت وجود، حرکت جوهری، حرکت حبی نحوه تجلی موجودات و ... در این باب دخیل‌اند و هم‌چنین از جنبه مراتب نفس، انسان کاملِ ولی‌حق، بالاترین درجات نفس، در فوق تجرد عقلی در قوس صعود نظام هستی را طی کرده و متحد با عقل فعال بلکه دارای عقل مستفاد می‌گردد، بنابراین معرفت نفس ناطقه و ابواب آن برای فهم جایگاه این حقیقت لازم می‌آید.آیت الله جوادی آملی مسأله ولایت را با دقت در آیات قرآنی و لطایف فلسفی پیگیری می‌کند و علاوه بر تحلیل مسأله ولایت، راه‌های رسیدن به ولایت و موانع رسیدن به ولایت و هم‌چنین راه شناخت ولی الهی را بررسی نموده است.ما در این رساله، علاوه بر بررسی و تطبیق نظرات فلسفی و عرفانی این سه حکیم الهی، درصد شناخت بهتر حقیقت مسأله ولایت و مبانی ‌‌هستی‌شناسی و ‌‌انسان‌شناسی دخیل در این باب هستیم.
بررسی تطبیقی نظام احسن از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
سکینه محمدزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله‌ی نظام احسن از دیرباز مورد توجه بسیاری از فیلسوفان و متکلمان قرار گرفته است. این مسأله از طرفی با علم، حکمت و عنایت خداوند و غایتمندی افعال الهی و مسأله‌ی شرور گره خورده است. از طرف دیگر این مساله با رشد علم و فناوری بشر در نظام پیچیده‌ی هستی مورد توجه فیلسوفان و اندیشمندان غرب قرار گرفته است. پس این مساله به عنوان یکی از مسائل مهم فلسفی در مباحث مربوط به جهانشناختی اهمیت دارد و به عنوان یکی از مسائل کلامی در تبیین مسائل اعتقادی مثل رابطه‌ی شرور و عدل الهی و وجود نقایص موجود در نظام هستی و غایتمندی ا‌فعال الهی و حکیم بودن واجب الوجود کاربرد دارد. لذا علامه طباطبایی و شهید مطهری در آثار خود به صور گوناگون به تأمل در این مسأله پرداخته‌اند.
بررسی ویژگی های فاعل اخلاقی در قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
الهام نصرت زادگان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همواره دانشمندان زیادی با تحقیق در آموزه های عقلی و الهی سعی کرده اند ویژگی های فاعل اخلاقی را بازشناسند و در این باره نظرات مختلفی نیز ارائه داده اند . بنابراین به دست آوردن دیدگاه کلی قرآن در این زمینه خواهد توانستمسلمان سالک راه اخلاق رااز پراکندگی آراء مختلف رهانده و به راه قرآن هدایت کند . پس تحقیقاتی از این دست شاید راهکار عملی مناسبی در اخلاق ارائه داده و قضاوت اخلاقی را راحت تر نماید . چرا که به گونه ای تحلیلی - توصیفی و به روش کتابخانه ای به جمع آوری آراء مختلف اخلاق سکولار و دینی پرداخته و مسلک خاص قرآن را در تربیت فاعل اخلاقی با نظرات علامه طباطبایی مورد توجه قرار داده است و به این نتیجه رسیده که مسلکقرآن بر خلاف آراء دیگر تنها به هدف جلب رضایت و حب خداوند به اخلاقی نمودن فاعل می پردازد . چون او را مالک مطلق هستی می داند و این نگرش چه در ویژگی های مشترک فاعل میان تمام دیدگاه ها یعنی اختیار و آگاهی و قدرت و چه در ویژگی های خاص مورد نظر قرآن همچون ایمان،عمل صالح ونیت، کاملاً هویداست . بنابراین فاعل اخلاقی در عین مختار بودن در انجام یا ترک فعل ، تحت مالکیت مطلقه الهی بوده و اختیار مطلق ندارد ولی عمل اختیاری او می تواند در تمام اجزاء هستی اثر گذار باشد . آگاهی و قدرت نیز که جزء لاینفک اختیار هستند ، در حسن و قبح و صحت عمل و کیفیت تکلیف و سنجش انسان از سوی خدا مورد توجه قرار می گیرند .از سوی دیگر از دیدگاه قرآن ایمان به خداوند که رب و مالک انسان است به عنوان اصلی ترین عامل اخلاقی شدن فاعل ، درجات تسلیم را به همراه دارد و با فطرت توحیدی انسان کاملاً مطابق است و تاثیری قطعی نیز بر عمل فاعل دارد ؛ عملی که خود با تکرار ، شاکله انسان را ساخته و متاثر از آن نیز هست . جزاء و پاداش منجر به سعادت نیز با نظر به همین عمل و نیت فاعل سنجیده می شود یعنی نیت نیز همچون عمل، آینه شاکله و نشانگر میزان مطابقت آن با فطرت توحیدی است و اثری متقابل میان آنها حاکم است چنان که نیت توحیدی حتی اگر به عمل منجر نشود ، در شاکله موثر است و مایه سعادت فاعل خواهد شد پس هر عملی به میزان ارتباط با اصل توحید مایه سعادت است .
  • تعداد رکورد ها : 5307